دلنوشته
دلنوشته برای بابا جان
الگو
بسم الله الرحمن الرحیم.
شما الگو هستید؟
الگوی شما چه کسی بوده؟
من از وقتی یادم هست دوست داشتم کارهای نشدنی و به ظاهر سخت را انجام دهم.
.
.
.
پیچی که سفت نمی شود،در قوطی که باز نمیشود،راهی که کسی نمیرود،شاید لباسی که کسی نمی پوشد….
نه برای اینکه بگویم من تک هستم برای ثابت کردن به خودم که هر چه بخواهی می شود زهره…البته با خواست خدا.
مدتی است اما در یک کاری مانده ام…و مدام خدا مرا با آن آزمایش میکند…اصلا نمی شود که نمی شود…هر چی پرس و جو می کنم…هر چه می خوانم…هر چی دقت میکنم….اینبار فکر کنم باید کاری نکنم.یعنی دقیقا اگر از حرکت بایستم همان اتفاقی که باید می افتد. .
.
.
الگویی هم برای این موضوع پیدا نمیکنم…اصلا تقصیر را بیندازیم گردن علما…چرا پیدا نکردند،و کتابی ننوشتند که من به راحتی مشکلم را پیدا کنم…کتابی که فهرست موضوعی داشته باشد…فهرست موضوعی مسائل روز…چرا همه علما رساله می نویسند….چرا یک جور می نویسند…جای رساله ای جدید عجیب حس می شود…من جایش را در کتابخانه ام دارم…کتابی که بازش کنم و بگویم….آهان…فهمیدم…
#رساله_نوین
#طلبگی
#الگو
#دلتنگی
#تدبیر
عشق
نمیدانم چگونه تعریف می شود اما،خوب حس می شود.
وقتی از راه با همه خستگی میرسی و مادر با یک نگاه هر چه برایت از صبح اتفاق افتاده از چهره ات می فهمد.
وقتی نجمه چای میریزد و آنقدر داد و بیداد میکند که همه بیایند دور سینی چای.
وقتی امیر حسین می گوید ،درست است که زیاد به تو تلفن نمی زنم اما خیلی به تو فکر میکنم
وقتی ماجده ی دوست داشتنی چنان در آغوش میگرد تو را که آرام می شوی.
و
وقتی پدر …پدر صبوری می کند .گاهی فقط نگاهت می کند و نگاهش هزاران حرف دارد.چهره اش کمی قرمز می شود و باز چیزی نمی گوید.
عشق همیشه هست.
همه جا هست
دیشب دوباره کسی گفت ؛عاشق شو
مثل چند روز پیش که باز تذکر شنیدم که اگر عاشق شوی تمام نمی شوی.
باید خودم را بگردم و بالا و پایین کنم و عاشق شوم.
اگر عاشق شدم ،غیر را حاجتی نخواهد بود
و
دل فقط جای یک نفر خواهد شد.
الله.
این ایام را چله ی ذکر یا فتاح گرفتم…تا سینه ام گشاده شود و جا برای محبوب باز شود
و
خلاصه گِل،دل شود امید به خدا.
#ذیقعده
#بهار_چله_نشینی
#عشق
#طلبگی
#خانواده_دوست_داشتنی
#چای
#یا_فتاح
#امید
#توبه