بنت الهدی

گروه جهادی تربیتی بنت الهدی
  • خانه 

#خرمشهر

04 خرداد 1397 توسط گروه جهادی بنت الهدی


﷽ من عاشق این تصویرم.

ایستادگی در آن موج می زند و مقاومت.

همیشه دوست داشتم که زمان جنگ می بودم و می رفتم برای کمک.

از همه بیشتر دوست داشتم که در #خرمشهر می بودم.

شاید اگر بودم کسی می شدم شبیه دا.

اما…اما حالا مشتاقانه منتظر #خرمشهر_ها هستم

خرمشهر های پیش رو.

همه سختی آن را حاضرم بخرم و یکی از سربازان آن باشم.

راستش همیشه به تکالیف زن بودنم فکر میکنم ولی ظاهرا که مسیری غیر از تکالیف معمول زنان خدا برایم می خواهد.

البته این را هم از خدا خواستم که مرا به تکلیفم هدایت کند .

هر وقت شروع می کنم به مرور گذشته تا به حال ،خیلی به فکر می روم که خدا چه مسیری برایم رقم زده.

درست است به چیز هایی که می خواستم رسیدم ولی اصلا فکر نمی کردم به این شکل باشد.
#اللهم_اجعلنی_مجدد_لدینک_و_محیی_شریعتک

#طلبگی

#خرمشر

#دا

#مقاومت

#ایستادگی

#سربازی_صاحب_الزمان

 نظر دهید »

تبلیغ بین الملل

03 خرداد 1397 توسط گروه جهادی بنت الهدی


﷽

خیلی زود گذشت

سال گذشته بود

روزی که اطلاعیه این دوره را دیدم،خیلی خوشحال شدم.و زود تماس گرفتم و پرس و جو کردم.

مصاحبه ی دوره روزی بود که من نمی توانستم شرکت کنم.و بدون مصاحبه هم قبول نمیکردند.

یک هفته ای گذشت و دل توی دلم نبود و غبطه می خورم به کسانی که توانسته بودند دوره را شرکت کنند.

اما از آنجایی که من نمی شود اصطلاحا توی کتم نمی رود دوباره با ادمین پیام دادم که 

ببخشید دوره شروع شده؟ دیگه پذیرش ندارید؟

و ادمین گفت: دوره شروع شده ولی حالا شما رزومه را پر کنید و بفرستید تا بررسی کنیم.

با دقت و امید همه ی بخش ها را پر کردم و فرستادم و بدون مصاحبه پذیرفته شدم.
البته دوستانی بودند که معتقد بودند از این دوره ها چیزی در نمی آید.

اما من به دلم چیز دیگری افتاده بود‌.

خلاصه با سختی و بیماری دوره را گذراندم .

 به نظرم خیلی مفید بود.

چند ماه بعد دوره دوم برگزار شد ، پربارتر از دوره اول.

دوره سوم کمی تخصصی تر و اخیرا هم تجربه ی برگزاری اردو برای عزیرانمان که از بلژیک مهمان ما شده بودند‌.

حضور در این مجموعه خیلی چیزها به من آموخت.

و می آموزد.

حالا اما خوشحالم و شاکر خداوند و به یاد اولین روزهای طلبگی که به تبلیغ و فعالیت در این عرصه فکر میکردم و نشد های دیگران و از نظر من شدن.
تلاش و راه ادامه دارد

خدایا مرا به رضای خودت راضی کن

و

به تکلیفم هدایت
#اللهم_اجعلنی_مجدد_لدینک_و_محیی_شریعتک 

#طلبگی

#تبلیغ

#تشکل_زنان_بین_الملل

#تلاش

#لطف_ائمه

 نظر دهید »

سلامی از دور به فلسطین

26 اردیبهشت 1397 توسط گروه جهادی بنت الهدی


﷽ سلامی از دور به فلسطین

فلسطینی که پاره تن اسلام است.

جانا گرچه دوریم از تو ولی به یاد تو و همه برادران و خواهرانمان هستیم 

دلگرمیم به اینکه تو قطعا آزاد خواهی شد 

هر بار که شعار #مرگ_بر_آمریکا و #مرگ_بر_اسرائیل دادم از عمق جان بوده.
قدس از آن توست و از آن مسلمانان…

و ما پس از خرمشهر و کربلا و سوریه به سوی آزادسازی تو می آییم.
#خرمشهر

#سوریه

#قدس

#فلسطین

#خامنئی

#مرگ_بر_آمریکا

#مرگ_بر_اسرائیل

#طلبگی

#تبری

#تولی

 1 نظر

اردوی بچه های جنت

21 اردیبهشت 1397 توسط گروه جهادی بنت الهدی


﷽ ایستادم و گفتم بسم الله الرحمن الرحیم

یا صاحب الزمان ادرکنی یا صاحب الزمان اغثنی.
با نگاه هایشان مرا برای گفتن به وجد می آوردند.

دوست داشتم تمام آنچه آموختم برایشان بگویم

خواهرانه…دوستانه و حتی شاید مادرانه.

قرار گذاشتیم بچه ها از ابتدا به سفر فکر کنند و با دقت المان های آن را در نظر بگیرند…

کوله بار بستن و آماده شدن…

مسیر….

قطار…

همسفران…

مقصد….

برنامه داشتیم برویم سر مزار شهید کاوه…

در راه گفتم

بچه ها می خواهم به مصراع دوم این شعر فکر کنید که چه می تواند باشد؟

«اگر گفتی مسافر کیست در راه…» گرچه برایم مهم بود که بچه ها مصراع دوم این بیت شعر را بیابند اما مهم تر این بود که فکر کنند.
چه جای خوبی بود بهشت رضا برای فکر کردن.
برنامه ی کوه سنگی و رفتن تا بالای بالا هم باز بهانه ای شد برای تامل کردن بچه ها.

بعد از بازی و عکس گرفتن و شوخی و بگو و بخند هایمان نوبت رسید که باز من برایشان حرف بزنم.

همه رو به شهر که حالا از بالا کوچک دیده میشد نشستیم و سکوت کردیم و فکر .

از بچه ها خواستم هر روز این اتفاق را برای خودشان رقم بزنند و از بالا خودشان را نگاه کنند.
حالا که به حرم می آمدیم جا داشت که برای بچه ها از امامی بگویم که مهربان است و دستگیر .

دستگیر همه ی کسانی که بفهمند مسافرند.
#الرحیل

#سفر

#اردو

#مربی

#طلبگی

#مشهد

#بهشت_رضا

#امام_مهربانی

#مدرسه_جنت

 9 نظر

شما فارس ها راستتون داسه

15 اردیبهشت 1397 توسط گروه جهادی بنت الهدی


﷽ شما فارس ها راستتون داسه… سفر کردیم به گرگان و مهمان دوست عزیزی بودیم.قرار شد روز دوم را برویم بندر ترکمن.بعد از قایق سواری خواهران عزیز خواستند شتر را با آن کجاوه ی زیبای تزیین شده اش امتحان کنند.همان جا یک خانواده ی دیگر برای خریدن شیر شتر منتظر بودند و مدام سر و صدا داشتند که ما شیر را با ظرف آن می بریم و ظرف را بر می گردانیم.پسرک شتر بان هم می گفت:شما فارس ها راستتون داسه.یعنی دروغ می گویید.

این جمله خیلی مرا آزار  داد و از آن روز در فکرم که چرا ما به نحوی رفتار کردیم که برای عده ای از برادرانمان اینگونه شناخته شدیم؟؟!!!

و چه خوب که این برادران در شهر برای شیعیان به خوش معامله بودن شناخته شده اند و راستگویی.
از خوبی های سفر همین است که مسلمان را مومن می کند و او را از خودش به خدا توجه می دهد.
#برادران_اهل_سنت

#اسلام_حقیقی

#مومن

#طلبگی

#سفر

#راستگویی

#دروغگویی

#گرگان

#بندر_ترکمن

 4 نظر
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 30
  • ...
  • 31
  • 32
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

بنت الهدی

فعالیت جهادی تربیت محور / کودک و نوجوان

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس